نتایج جستجو برای عبارت :

دل تنگتم .

یه وقتایی واقعا دلم میخواد برای یه بارم که شده ببینمش...
یه بار دیگه...
اینبار اگه دعوام بکنه هم مهم نیست...
اگه با عصاش بیفاته دنبالم که اینقدر مرغ و جوجه ها رو اذیت نکن و سر به سرشون نزار اشکال نداره...
اگه بگه تو برای چی اینقدر حرف میزنی ناراحت نمیشم...
ای کاش میشد یه بار دیگه بتونم ببینمش و مث همیشه بلافاصله بعد از وارد شدن به خونه ، قبل از درآوردن لباس هام بپرم بغلش و صورت چروکیده شو بپوسم و بعد که بخوام دستشو ببوسم نزاره و جاش گونه مو ببوسه ...
تا
یه وقتایی واقعا دلم میخواد برای یه بارم که شده ببینمش...
یه بار دیگه...
اینبار اگه دعوام بکنه هم مهم نیست...
اگه با عصاش بیفاته دنبالم که اینقدر مرغ و جوجه ها رو اذیت نکن و سر به سرشون نزار اشکال نداره...
اگه بگه تو برای چی اینقدر حرف میزنی ناراحت نمیشم...
ای کاش میشد یه بار دیگه بتونم ببینمش و مث همیشه بلافاصله بعد از وارد شدن به خونه ، قبل از درآوردن لباس هام بپرم بغلش و صورت چروکیده شو بپوسم و بعد که بخوام دستشو ببوسم نزاره و جاش گونه مو ببوسه ...
تا
به نام خدا
نامه ای به سردار دل ها
سلام سردار
مدتی است که دیگه نیستی و ماهم دلتنگ . دلتنگ خودت ، دلتنگ اخلاقت ، دلتنگ بودنت ، دلتنگ تهدید هایی که میکردی و دشمن ساکت می شد و می نشست سره جاش ، دل تنگ دیدنت، دل تنگ …    حاج قاسم ما أز یاد نمی بریم زحمت هایی که کشیدی ، مراقبت هایی که برای امنیت ما کردی ، خطر هایی که کردی  و …  با خدا بودی و با خدا جلو می رفتی اما نامرد ها أز پشت زدن . بی جواب نبود ، جواب ان ها را دادیم اما …
   اما ما خودت را میخوایم
    س
همینکه عشق باشد...آن هم در حوالی قلب تو...
 
همینکه آسمانی ترین نگاه در چشمان خیس تو موج بزند...
همینکه گرمای احساس در دستان در هم گره شده مان شناورباشد...
در این سردترین روزهای زمستان گرمای بهار میهمان دل من است...
مهربانم
تکرار شو هر روز در لحظه های بی رمقم تا مرا عاشقانه تر رقم بزنی...
گاهی سخت است مرد بودن برای قلبی که زنانه میزند...
اما ستاره من همچون ماه در تاریکی شب هایم می درخشد و همین را برای دنیای من بس است....
           
امروزعاشق تر از همیش
عزیز دل آبجی سلام
خوبی؟؟؟؟چکار میکنی؟؟؟همه چی رو به راهه؟؟؟؟
ماه آینده ۱۲سال رفاقتمون تکمیل میشه بعد وارد ۱۳سال میشه
خوشحالی من حد نداره فقط دلتنگم آبجی...فکر میکنم از اول که چشام رو به دنیا باز کردم کنارم بودی،دست هامون تو دست هم و پیش به جلو،همیشه مرهم زخم هم بودیم و همیشه به یاد هم
چند ماهه از هم بی خبریم...خیلی سختِ داخل یک شهر باشیم اما نتونی همو ببینیم
چند هفته است خاطراتمان دوره میکنم و عکس هامون نگاه میکنم...
اولین بار که دیدمت یادم نیس

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها